محمودعلي چهرگاني

یازار : Aydin

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRF0EVUgb9YM45Cz75OFbwn3VJ2v6OdDli88u77EM_kv-7wH9EgzuISRVXh


محمودعلي چهرگاني- چهرقانلي- در سال 1958 ميلادي در شهرستان شبستر روستاي چهرگان- چهره قان- آذربايجان جنوبي متولد گرديد. پدر بزرگش ستارخان چهرقانلي از شخصيت هاي بنام دور خويش بود. وي فردي روشنفكر بود و در سه انقلاب كبير آذربايجان- جنبش مشروطه، جنبش آزادستان و جنبش حكومت ملي بصورت فعال شركت نموده بود و از رهبران سرشناس اين جنبش ها بشمار مي آمد. پدرش باباخان معلم بود و راوي احوالات پدرش بر فرزندان خويش. او به خاطر تدريس به زبان توركي در مدارس مدام توسط ساواك دستگير و تحت فشار و شكنجه قرار ميگرفت. محمود در چنين خانواده اي تربيت شد. محمود چهرقانلي تحصيلات ابتدائي و راهنمائي اش را در قصبه چهرقان و شهرستان شبستر سپري كرد سپس وارد دانشسراي تبريز گرديد. از سال 1970 به عنوان سرباز معلم و پس از آن نيز بصورت معلم در روستاهاي آذربايجان مشغول به تدريس شد. باشركت در كنكور سراسري وارد دانشگاه تبريز گرديد و دوره كارشناسي رشته زبان و ادبيات فارسي را بپايان رساند. تحصيلاتش را در دوره فوق ليسانس در رشته زبانشناسي عمومي در دانشگاه تهران مقطع دكترا و مدرسي دانشگاه در دانشگاه تربيت مدرس تهران بپايان برد. عضو هيات علمي دانشگاه هاي تهران و تبريز بود. رساله وي –مقايسه مورفيم و فنونيم لغات تركي و فارسي- در آكادمي علوم ملي جمهوري آذربايجان تحت مذاكره قرار گرفت و چهرگاني به درجه پروفسوري علمي فيلولوژي- زبانشناسي- ارتقا يافت. از سال 1989- 1990 وارد فعاليت هاي ملي- فرهنگي گرديد. اولين كلاس هاي زبان و ادبيات تركي را وي در سالهاي 90 با زحمات بسيار و تحت فشارهاي شديد در دانشگاه هاي تهران و تبريز گشود ولي اين رشته هاپس از اندكي به دستور رژيم بسته شد. در سال 1995 در انتخابات مجلس شورا شركت نمود و حين تبليغات انتخاباتي اش براي اولين بار بصورت علني و عمومي به بيان حقايق آذربايجان و ملل محروم ايران پرداخت. وي براي اولين بار بصورت گسترده مشكل ملت ها را مطرح نمود و خواستار اجراي ماده هاي معوقه قانون اساسي گرديد.. ماده هايي چون اصل پانزده و نوزده كه در اين اصول بر برابري ملت ها و خلق هاي ايران اندكي اشاره گرديده است. وي مي گفت : من با چكمه هاي ستارخان به مجلس خواهم رفت. به محض اينكه دكتر چهرگاني شروع به فعاليت هاي ملي – سياسي نمود رژيم شئونيست تهران بصورت هاي مختلف بر عليه وي شرو ع به شايعه پراكني و تبليغات منفي نمود. بدون توجه به شايعه پراكني رژيم مردم آگاه و غيور آذربايجان حمايت بسيار گسترده اي از وي به عمل آوردند. شعار مشهور اوايل انقلاب "آذربايجان اوياقدير انقلابا داياقدير!": "آذربايجان بيدار است پشتوانه انقلاب است " پس از آن تماما تغير يافت به شعار ملي "آذربايجان اوياقدير چهرقاني يه داياقدير!": "آذربايجان بيدار است پشتوانه چهرگاني است" تبديل شد. اين فرياد مردم هر روز در تبريز رژيم را ميلرزاند. وي با بيش از 600 هزار راي، برنده انتخابات از حوزه تبريزگرديد ولي رژيم توسط راديو تلويزيون و مطبوعات به تبليغ اخبار دروغ درباره انصراف وي نمود. وي در روز انتخابات به دستور آيت الله خامنه اي و پس از سخنراني سردمدار رژيم در خطبه هاي نماز جمعه درباره اش دستگير و راهي زندانهاي مخوف وزارت اطلاعات و امنيت جمهوري اسلامي گرديد. نماينده سه قوه قضائيه، مقننه و مجريه و نماينده بلاواسطه خامنه اي قبل از آن پست معاونت وزير و وزير را به وي پيشنهاد نموده بودند. ولي پيشنهاد رژيم توسط چهرقاني رد گرديد و پيشنهادشان بر سر نماينده خصوصي سه قوه رژيم كوبيده شد. اين بار جلادان رژيم متوسل به شكنجه گرديدند ولي چهرگاني حاضر به سخنراني در تلويزيون نشد و از خواسته هايش دست نكشيد . چهرگاني در زير شكنجه ماموران رژيم دچار سكته مغزي گرديد ولي باز هم تسليم نشد. " ...من خالقيمين گؤزونون ايچينه باخيب ، آند ايچميشم ، اونلارلا ايلقار باغلاميشام اونلارين حاقلاريني آلاجاغيما و قوروياجاغيما سؤز وئرميشم، من يالنيز مللتيمين ائلچي سي- وكيلي- اولماق ايسته ييرم ، ئوله رم خالقيما دؤنوك چيخمارام..." : " ...من چشم در چشم ملتم ايستادم و سوگند ياد نمودم، با آنها پيمان بستم به آنها قول دادم كه از حقوقشان دفاع كنم من مي خواهم فقط نماينده ملتم باشم، من هرگز به خلقم خيانت نمي كنم..." تظاهرات هاي صد هزار نفري در تبريز وشهرهاي آذربايجان در دفاع از وي ،اعتراضات مجامع بين المللي ، اعتراضات آذربايجانيها در خارج از كشور، اعتراض كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد و سازمان عفو بين الملل سبب گرديد كه رژيم بناچار وي را كه در وضعيت بسيار وخيمي روانه زندان خانگي كند . حتي از مراجعت پزشكان به خانه وي نيز جلوگيري ميشد.

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSLUlXoxZ4WT63UcEmmzV5JUxChfuvGvGSNT2Dq4CknuLxlh0jDpz5fcxDV


 چهرگاني پس از آن بارها زنداني گرديد. تحت عناوين مختلف و اتهامات ساختگي بسياري به بيدادگاه هاي فرمايشي رژيم كشانده شد. در زير شكنجه براي دومين بار دچار سكته مغزي شد. در زندان تبريز 35 روز اعتصاب غذا نمود و وقتي آزاد گرديد كي، خونريزي شديدي در معده اش شروع شده بود و در حال مرگ بود. خانواده و فرزندانش نيز بشدت تحت تعقيب و فشار رژيم بودند. ولي وي تا آخر گفت: " ئولمك وار دؤنمك يوخ": " ميميرم ولي از راهم بر نمي گردم" . پس از مراجعه دبير كل سازمان ملل ، كميسيون حقوق بشر و سرپرست سازمان عفو بين الملل و ديگر سازمانهاي بين المللي و اعتراضات مردمي در داخل و خارج رژيم شئونيست ايران مجبور شد براي معالجه جسمي اش به وي اجازه خروج از كشور دهد. وي از اوايل سال 2002 در سفر است. سفر تاريخي وي به خارج از كشور همچون مبارزه اش در داخل تبديل به يك حركت بسيار قدرتمندي گرديد. مسئله آذربايجان جنوبي توسط وي بصورت يك مسئله حساس بين المللي مطرح گرديد. وي با نمايندگان پارلمان اروپا، نمايندگان پارلمان كشورهاي اروپايي از جمله آلمان، سوئد، دانمارك، فرانسه، و نمايندگان دولت هاي فوق، وزراي خارجه و معاونين وزراي خارجه كشورهاي اروپائي، دبير كل شوراي اروپا جناب والتر شوويمر، نمايندگان اتحاديه اروپا، نمايندگان كشورهاي آذربايجان و توركيه، رهبران احزاب حاكم و مخالف اين كشورها، نمايندگان رسمي ايالات متحده آمريكا، با بيش از0 5 نفر از اعضاي كنگره و سناي آمريكا، با معاونين و مشاورين رئيس جمهوري آمريكا در كاخ سفيد، وزارت امور خارجه، وزارت دفاع آمريكا، سازمان ملل متحد، روساي سازمان حقوق بشر و عفو بين الملل ديدارهاي مثمر ثمري انجام داد و مسئله ملت هاي تحت ستم رژيم ايران را به يك مسئله روز، مهم و حساس مبدل نمود. مسئله اي كه حتي تشكيلات ها و احزاب بظاهر دموكراسي و آزادي خواه ! خارج نشين نيز تلاش بسياري براي سرپوش گذاشتن به اين مسئله صرف نموده بودند و مينمايند. پروفسور دكتر محمودعلي چهرگاني رهبر حركت ملي آذربايجان جنوبي و جنبش بيداري ملي آذربايجان جنوبي ميباشد

  • [ ]