آنا ديليم
یازار : Aydin
يونسكو روز ۲۱ فوريه را روز جهاني زبان مادري نامگذاري كردهاست. نامگذاري اين روز در كنفرانس عمومي يونسكو در سال ۱۹۹۹ براي كمك به تنوع زباني و فرهنگي بودهاست. مجمع عمومي سازمان ملل متحد نيز به دليل اهميت زياد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهاني زبانها اعلام كرد.
زبان پديدهاي منحصر به فرد است كه روند تكامل انسان در جامعه توسط آن به نسلهاي بعد منتقل ميشود. اگر زبان از جامعهي انساني گرفته شود، چرخ اجتماعي از حركت باز ميايستد، جامعهي انساني از هم گسيخته ميشود، تمدن و فرهنگ بشري نابود ميشود و سرانجام زندگي افراد انسان به صورت ابتدايي خود باز ميگردد. برخي در اهميت زبان گفتهاند:« زبان آيينهي فرهنگ مردمي است كه به آن زبان سخن ميگويند.»
(دكتر محمدرضا باطني:۱۵: ۱۳۷۴ )
زبان گرانبهاترين ميراث تاريخي و فرهنگي انسانهاست. زبان مادري چون كليدي است كه گنجينههاي ساير زبانها را به روي ما ميگشايد. اين گفتهاي است كه همهي دانشمندان برآنند و هميشه گوشزد ميكنند: براي تسلط بر زبان خارجي اول چنگ به دامن زبان مادري بايد زد و از آن ياري طلبيد. چنانكه گفتهاند:
افراشته شدن پرچم آزربايجان در شهر اورميه
یازار : Aydin
در يك اقدام جسورانه جمعي از فعالان شهر اورميه امروز صبح پرچم آزربايجان را از پل شهر چايي اين شهر كه در صد متري ستاد خبري وزارت اطلاعات مي باشد به اهتراز در آوردند .
به گزارش گزارشكران اؤيرنجي سسي از اورميه به دنبال اين اقدام رانندگان خودرو با ديدن اين صحنه بوق ممتد ماشين هاي خود را به صدا در آوردند و حدود نيم ساعت اين پرچم در محل نصب بود كه نهايت توسط عوامل وزارت پايين آورده شد .
به دنبال تعطيلي شركت بنيان ديزل تبريز، شركت بلبرينگ سازي تبريز نيز در مرز تعطيلي كامل قراردارد
یازار : Aydin
شركت بنيان ديزل تبريز يكي ازعمده ترين تامين كنندگان قطعات اساسي سايپا وايران خودرو (توليدكننده سيلندرنيسان براي سايپاواكسل وانت پيكان براي ايران خودرو)بعلت نبود توليد درايندوشركت خودرو سازي وعدم پرداخت مطالباتش توسط آنهادرمرز ورشكستگي ازاول آبان ماه تعطيل شد و شركت بلبرينگ سازي ايران تبريز نيز به همان دليل درمرز ورشكستگي وتعطيلي كامل قراردارد.
بر اساس گزارشات رسيده به گروه خبري تبريز سسي ، چندماه قبل نيز شركت صنعتي شمالغرب يكي ديگرازتامين كنندگان بزرك خودروسازان به همين دليل تعطيل شد و دهها قطعه ساز بخش خصوصي كه عمدتا درتبريز و كرج و حومه تهران قراردارند در چند ماه گذشته به همين سرنوشت دچارشدند و يا درحال شدن هستند و اين يعني بيكاري هزاران كارگر كه مضاعف برگراني سرسام آور بايد با بيكاري نيز پنچه نرم كنند و اينجاست كه مسئولين دولتي ومجلس ازبي تاثيري تحريمها حرف ميزنند وخانه كارگر تماشاگر بدبختي كارگران هست
امروز در تاريخ: روز اعلان جمهوريت تركيه
یازار : Aydin
در تاريخ ۲۹ اكتبر سال ۱۹۲۳ در مجلس ملي بزرگ تركيه به عنوان روز جمهوريت تركيه اعلان شده است.در تركيه روز ۲۸ اكتبر به عنوان عيد ملي بوده و تعطيل مي باشد، همه ساله در چنين روزي پس از ظهر ۲۸ تا روز ۲۹ اكتبر مراسمات مختلفي در جهت بزرگداشت اين روز ملي برگزار مي گردد.
در باب روز 7 آبان و جعل بزرگ
یازار : Aydin
اخيرا تبليغات گسترده اي راجع به 29 اكتبر و سالروز ورود كوروش پادشاه هخامنشي به بابل كه برخي با استناد به منابعي جعلي و ساختگي ادعا ميكنند اين روز به نام كوروش ثبت جهاني شده در فضاي مجازي و سايتهاي ايراني و فارسي زبان به راه انداخته شده است.لازم دانستيم دراين خصوص و براي آگاهي خوانندگان گرامي توضيحاتي بياوريم تا عمق دروغ اين مدعيان ملي گرايي و بت پرستان برايتان فاش شود.چنانچه سايت لينك گذاري و اشتراك لينك بالاترين نيز با فشار اين دسته افراد لوگوي خود را با عنوان روز كوروش كه به هيچ وجه در هيچ منبعي درج و ثبت نشده تغيير داده است.
آماده باش به فرزندان بابك: پرچمهاي سياه ابومسلم در راه است
یازار : Aydin
باب1. واژگان ناب تركي (فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)
یازار : Aydin
باب1. واژگان ناب تركي (فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)
چون بياموزي زبان ديگري جز مادري
برگشائي روي خود دروازه هاي ديگري
گويمت از واژگان ناب تركي، گوش كن
فاعلاتن ، فاعلاتن ، فاعلاتن ، فاعلن
سيب آلما و اريك زردآلو، قاوون خربزه
هئيوا به ، انگور اوزوم، دال شاخه ، دادلي بامزه
ايستي گرما و سويوق سرما ، ايليق با اعتدال
آست پائين ، اوست بالا ، اؤن جلو و پشت دال
ديز زانو،ديش دندان،ريش ساققال،ديل زبان
بازو قول،گردن بويون،كيپريك مژه،پاشنه دابان
قاش ابرو،چشم گؤز،بورون دماغ وگوش قولاق
دست ال ، انگشت بارماق ، لب دوداق و پا آياق
مه دومان،باران ياغيش،قار برف و شاختا سوز سرد
قايغي غم ، زخمه يارا ، تاول سولوق و آغري درد
اؤلكه كشور ، بؤلكه استان ، شهر باليق ، كند ده
بوغ بخار و سوز شاختا ، چن ـ دومان هر دوست مه
خاك توپراق است و آتش اود ، سو آب و باد يئل
گيسوساچ،توك موي،سانجاق گيره باشد، زلف تئل
آسمان گؤي ، يئر زمين ، دريا دنيز ، كؤوشن فلات
نان چؤرك ، ميوه يئميش ، تازه يئني ، مانده بايات
آتش عشقت مرا سوزاند در هر صبح و شام
من گئجه گوندوز سنين سئوگي اودوندا يانميشام
قارين اشكم،آرخا پشت و سينه كؤكسو، دل كؤنول
كوه داغ ، چشمه بولاق ، دؤش دامنه و غار كؤوول
شير آسلان ، قوش پرنده ، آهو جئيران ، مار ايلان
گاواينك،گربه پيشيك وموش سيچان،شاهين توغان
دي دونن، فردا يارين ، امروز بوگون ، امشب گئجه
روزگون،آي ماه و ايل سال و يوز ايلليك يك سده
سوچ گناه ، دامو جهنم ، آتش اود، اوچماق بهشت
ياخشيراق باشد نكوتر ، ياخشي خوب و پيس زشت
روز گوندوز ، شب گئجه ، آخشام غروب و دان سحر
سوروجو راننده و مركب بينيت ، تاير تكر
پنجره آچيشقا و قاپي در و كليد آچار
بسته باغلي ، باز آچيق و گن گشاد و تنگ دار
مس پاخير ، نقره گوموش ، آهن دمير ، آلتين طلا
سونسوز ابتر ، ته تغاري سون بئشيك ، كودك بالا
آبي گؤي ، آل سرخ و ياشيل سبز و ساري زرد رنگ
كرپيج آجر ، ماسه قوم ، توپراق خاك و داش سنگ
گلدي آمد ، گئتدي رفت و ايچدي نوشيد ، قالدي ماند
يازدي بنوشت و آپاردي برد و اوچوتدو پراند
گئتميش ايدي رفته بود و گؤرموش ايدي ديده بود
وئرميش ايدي داده بود و درميش ايدي چيده بود
گول بخند ، آغلا بگري و دور بمان و قاچ بدو
باخ ببين و چيخ برو بالا و يئن پائين برو
دل ز دستم رفت ، اما اي گل من! نآمدي
كؤنلوم الدن چيخدي گئتدي ، آمما او گول گلمه دي
بير،ايكي،اوچ؛دؤرد،بئش،آلتي؛يئددي،سكگيز؛دوققوز،اون
يك،دو،سه،چار؛پنج و شش،هفت؛ هشت و نه ده،حفظ كن
بيست ايگيرمي ، سي اوتوز، چل قيرخ و پنجاه اللي دان
شصت آلتميش، يئتميش هفتاد ، ***ن هشتاد بربخوان
گر تو خواهي آوري اعداد تركي را به كار
هم ، نود دوغسان و يوز صد ، مين هزار آيد شمار
لر نشان جمع و سيز معناي نفي اندر بيان
ائللر اقوام ، دختران قيزلار و ديلسيز بي زبان
صادقم كو مانده ام از يار خود اندر فراق
صادقم كيم قالميشام من سئوگيليمدن چوخ اوزاق
قيش زمستان ، عيد بايرام ، ياز بهار ، پائيز گوز
ياخشيليق خوبي بود ، دالدا نهان و صورت اوز
بوغچا بقچه ، گيره سانجاق ، باغلا بند و وا كن آچ
گوزگو آئينه بود ، شانه داراق و گيسو ساچ
نيزه ميزراق است و قالخان هم سپر ، چاليش جنگ
چاغ زمان ، زود ائرته ، گئج دير است و تأخير هم ديرنگ
سردسير يايلاق و كؤچمه كوچ و قيشلاق گرمسير
كوه داغ و دشت كؤشن ، يورد خانه ، يول مسير
ييغما يغما ، جمعيت ييغوا و ييغجام جمع و جور
نان چؤرك ، ياپماق نان پختن شود ، تندير تنور
«يئل ، يئلك ، يئلپيك و يئلكان» ، گر بخواهي اين بدان
«باد» و «پر» ، هم «باد زن» وآن ديگري هم «بادبان»
عليرضا عباسي
یازار : Aydin
عليرضا عباسي تبريزي وفات ۱۰۳۸ هجري قمري، خطاط برجسته و استاد خوشنويسي ايراني بود كه از طرف شاه عباس صفوي به لقب شاهنواز خان ملقب گرديد. وي خط نسخ و ثلث را با استادي تمام مينوشت و در خط نستعليق شيوهاي خاص داشت. اين استاد بينظير، علاوه بر مهارت كامل در نستعليق و ثلث در انواع خطوط نسخ و محقق و رقاع و ريحان و توقيع و تعليق نيز استاد كامل و ماهري بوده است.
عليرضا عباسي نخست در تبريز شاگرد ملا محمد حسين تبريزي و علاء الدين محمد بن محمد تبريزي معروف به علاء بيك بود و خط ثلث و نسخ را نيكو مينوشت. پس از آنكه در زمان شاه محمد خدابنده پدر شاه عباس، عثمانيها تبريز را به تصرف آوردند، عليرضا از آنجا بيرون آمده و به قزوين پايتخت دولت صفوي رفت و در مسجد جامع آن شهر منزل گرفت و به كار كتابت مشغول شد و قسمتي از كتيبههاي آن مسجد را با چند قرآن در آنجا تمام كرد. امضاء يا رقم او در اين زمان «عليرضا الكتاب» بوده و بدين رقم از سال ۹۸۱ تا ۹۹۰ كتابت از او ديده شده است. اين هنرمند اولين بار هنگامي كه مسجد جامع قزوين را با چندين كتيبه تزئين كرد، بهشهرت رسيد. وي در شروع سلطنت شاه عباس در خدمت سردار فرهاد خان از سرداران مهم آن روزگار بود.
فرهادخان هرروز قدر و اعتباري بيش از روز پيش نزد شاه عباس مييافت. اهل هنر از هر طبقه گرد فرهادخان جمع بودند و او چون علي رضا را هنرمندي تواناديد وي را ملازم خويش ساخت. عليرضا ملتزم ركاب فرهادخان شد و در خدمت اين سردار بكارهاي هنري و كتابت اشتغال داشت و در بيشتر مأموريتها همراه وي بود و با فرهادخان بخراسان و مازندران رفت. فرهادخان از امرايي بود كه در آغاز سلطنت شاه عباس بيش از هر كس ستاره اقبالش باوج كمال رسيده بود. لقب فرزندي هيچكس جز او نداشت مناصب و مأموريتهائي كه در دهساله اول سلطنت اين پادشاه نصيب او شد اسباب حقد و حسد و رشك اطرافيان گرديده بود. بالاخره در سال ۱۰۰۷ ه.ق بهامر شاه عباس، الله ورديخان او را كشت. شهرت عليرضا در خدمت فرهادخان بجائي رسيد كه شاه هم بدو رشك ميبرد و در سال ۱۰۰۱ هجري هنگاميكه فرهادخان حضور شاه شرفياب گرديد عليرضا را از فرهادخان خواست.
زندگي در دربار صفوي
عليرضا روز پنجشنبه اول شوال سال ۱۰۰۱ ه.ق به خدمت شاه عباس درآمد و در زمره نديمان مخصوص وي داخل شد و شاه جمعي از خوشنويسان مانند محمد رضا امامي و محمد صالح اصفهاني و عبدالباقي تبريزي را بدو سپرد تا زيردست او خط ثلث را بياموزند. عليرضاي عباسي تا پايان عمر در زمره مقربان و نديمان مخصوص شاه بود و در سفر و حضر در سلك مقربان شرف اختصاص داشت و به تفقدات و انعامات و نوازشهاي بي پايان شاهانه سرافراز و مفتخر و به لقب شاهنواز ملقب شد. محبت و علاقه شاه عباس به اين مردهنرمند بدان پايه بود كه گاه پهلوي او مينشست و شمعي به دست ميگرفت تا عليرضا در روشنايي آن كتابت كند.
تقرب عليرضا روز بروز پيش پادشاه افزونتر و بهمين نسبت احترام وي نزد اطرافيان شاه بيشتر ميشد .اوحدي راجع به صادقي بيك در عرفات توشته است (وي مدتي در خدمت شاه عباس بمنصب كتابداري سرافراز بود تا زمانيكه مولانا عليرضا تبريزي خوشنويس اين امر را جبراً قهراً از دست او در آورد) صادقي بيك كه در عهد شاه اسمعيل ثاني (۹۸۴-۹۸۵ ه.ق) داخل كتابخانه سلطنتي و در زمان پادشاهي شاه سلطان محمد (۹۸۵-۹۹۵ ه.ق) بهمنصب كتابداري (رئيس كتابخانه) سرافراز شده بود. درين زمان منصب كتابداري را عليرضا از او گرفت ولي صادقي تا پايان عمر (۱۰۱۷ه.ق) مواجب كتابداري را از ديوان اعلي ميگرفت .
ملا جلال منجم در وقايع سال ۱۰۱۰ه.ق چنين نگاشته است (بهسبب شكايت كردن صادقي بيك كتابدار عتيق در سياه چشمه «مازندران» از نادر العصري ملا مير علي ثاني مولانا عليرضا كه مجدداً خدمت كتابداري و تمام نمودن كتاب خرقه كه مشتمل خطوط استادان نادر و محتوي بر صور استادان مصور قادر بود به او رجوع شده بود فرستادند كه اين خرقه را با خطوط و صور نقاشان و مذهبان و صحافان برداشته به حضور آيد و تاريخ كتاب خرقه نامي و تاريخ اين تصوير خرقه ماني واقع شده). تاريخ تدوين مرقع خرقه سال ۱۰۰۶ه.ق ميباشد كه اكنون از اين مرقع بينظير جز نامي در ميان نيست. عليرضا در دربار شاه عباس مصدر كارهاي هنري بود در سال ۱۰۱۰ه.ق ابينه استانه ثامن الحجج عليه السلام را تعمير كردند شاه نظارت آنرا بهعهده عليرضا واگذشت و كتيبههاي صحن امام رضا وخواجه ربيع را بهخط ثلث نگاشت و الواح زرين دور ضريح كه بهاستادي مستعلي زرگر ساخته شده به خط نستعليق وي زينت يافته است.
در سال ۱۰۱۷ه.ق به امر شاه عباس باتفاق شيخ بهائي و ملا جلال منجم براي تجديد بناي رصدخانه مراغه اقدام كرد. در سال ۱۰۲۰ه.ق خانههاي اورا شاه به مبلغ سيصد تومان خريد و براي بناي مسجد در قسمت جنوبي ميدان شاه تخصيص داد. و اين مبلغ براي يك يا چند خانه در آن زمان مبلغ زيادي بوده است و از اين قيمت ميتوان دريافت كه عليرضا داراي چه زندگي وسيع و باتجملي بوده است و از وسعت فضاي مسجد شاه وسعت منازل او را ميتوان قياس كرد.
عليرضا هنرمندي متشخص و محترم و درميان مقربان شاه عباس عزتي خاص داشت و اين عزت تنها براي اين بود كه شاه او را اميني مخلص و خدمتگزاري با حقيقت ميدانست و از قول اسكندر بيك تركمان صاحب عالم آرا كه خود منشي مخصوص بود، عزت او نزد شاه به خوبي ميتوان دريافت. قاضي ميراحمد منشي در گلستان هنر ضمن شرح حال مختصري كه راجع به عليرضا نوشته مينگارد: «از جمله مقربان و مخصوصان پادشاه عالميانند و گاهي بكتابت و قطعه نويسي اشتغال دارند و پيوسته در مجلس بهشت آئين و محفل خاص خلدبرين و نوارشات بيغايت سرافراز و مفتخرند» غرض اينست كه در دربار شاه عباس نظير عليرضا كم ميشناسيم كه مقرب خاص بوده و اين امتياز را تاپايان سلطنت پادشاهي چون شاه عباس كه به نزديكان خود هرگز اعتماد نميكرد و اكثر آنانرا ببهانههاي گوناگون ميكشت حفظ كرده باشد. نصرآبادي در تدكره خود كه نام عليرضا را جزو شعراي خوشنويس، بعد از ملا عبدالباقي معلم ثلث نويس مشهور نقل كرده و مينويسد اگر چه فضيلت او بهمولانا عبدالباقي نميرسد اما بسيار پاكيزه وضع و آدمي روشن بوده است. از اين قول بخوبي ميتوان حدس زد كه مقصود ميرزا طاهر نصرآبادي ستايش صفات نيك انساني در رفتار و كردار اوست و ادب و آداب در مقام قرابت با شاه و قاضي مير احمد منشي او را به اخلاق حميده و اوصاف پسنديده ميستايد.
عليرضا عباسي بايد اواخر سلطنت شاه صفي را هم دريافته باشد. اما چون سال وفات وي به درستي معلوم نيست بايد به تقريب او را عمري طولاني برخوردار دانسته و به گوئيم تا اواخر سلطنت شاه صفي (۱۰۳۷- ۱۰۵۲ه.ق) در قيد حيات بوده است. از عليرضا دو پسر يكي بديعالزمان كه در خط نستعليق استاد و داراي فضائل و كمالات علمي بوده و محمد رضا كه خط نسخ را خوش مينوشته است ميشناسيم.

عليرضا شعر هم ميگفت و علاوه بر خوشنويسي در نقاشي نيز مهارت داشت. از اين رو گاهي وي را با رضا عباسي نقاش پرآوازه همعصرش اشتباه گرفتهاند. از آنجايي كه عليرضاي عباسي رئيس كتابخانه سلطنتي بوده از اين لحاظ موظف بوده كه كليه كتابهاي خطي، مينياتورها، تذهيبها و قطعات و مرقعات خطي را كه به شاه عباس تقديم ميشده از لحاظ مسئوليت، نام خود را در روي آنها يادداشت و در دفاتر سلطنتي نيز به ثبت برساند و به علت شباهت اسمي بعضي از مستشرقين اروپايي مانند ميتوخ آلماني و بعضي از مورخين و نويسندگان ايراني اشتباهاً عليرضا عباسي را مينياتور ساز و تذهيب كار معرفي نمودهاند در صورتي كه اين موضوع به احتمال زياد نبايد درست باشد.
گفته ميشود اختلاف سليقه و روش او با ميرعماد، كه او نيز هنرمندي خوشنويس بود و در نستعليقنويسي او را سرآمد ديگران ميدانند، موجب كدورت و انگيزه حسادت ميان اين دو استاد گرديد. اين حسادات پايان تلخي داشت و به قتل فجيع ميرعماد انجاميد. هر چند به دلايل مختلف اين را يك افسانه بزرگ ساختگي دانستهاند كه در هيچ يك از منابع قديمي اشاره و ثبت نگشتهاست.
شاگردان
از شاگردان او عبدالباقي تبريزي، محمد رضا امامي و محمد صالح امامي يا اصفهاني از همه مشهورترند.
آثار

گرانبهاترين اثري كه از او باقيست، قرآن بزرگ كتابخانه آستان قدس رضوي است.
كتيبههاي سردر و كتيبه بزرگ كمربندي داخل گنبد مسجد شيخ لطفالله به خط ثلث مورخ به سال ۱۰۱۲ هجري اثر اوست. كتيبه زيباي سر در تاريخي مسجد شيخ لطفالله به قلم عليرضا عباسي بهشرح زير است: ‹‹امر بانشاء هذا المسجد المبارك السلطان الاعظم و الخاقان الاكرم محيي مراسم آبائه الطاهرين مروج مذهب الائمه المعصومين ابوالمظفر عباس الحسيني الموسوي الصفوي بهادر خان خلد الله تعالي ملكه واجري في بحار التأييد فلكه بمحمد و آله الطيبين الطاهرين المعصومين صلوات الله و سلامه عليه و عليهم اجمعين كتبها علي رضا العباسي ۱۰۱۲ ›› دو كتيبه كمربندي داخل مسجد شيخ لطف الله كه در قسمت پائين گنبد بخط ثلث سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي معرق جلب توجه ميكند بهقلم عليرضا عباسي است. در انتهاي كتيبه اول كه شرح آداب ورود به مسجد از قول پيغمبر اسلام است نام خوشنويس چنين آمده است: ‹‹كتبها عليرضا العباسي في ۱۰۲۵›› و در انتهاي كتيبه دوم كه مشتمل بر تمام آيات سوره جمعه و سوره نصر است نوشته شده: ‹‹كتبها عليرضا العباسي غفر الله ذنوبه››
از كتيبههاي معروف او كتيبه سردر مسجد شاه اصفهان(مسجد جامع عباسي يا مسجد امام خميني) به خط ثلث مورخ به سال ۱۰۲۵ هجري را ميتوان نام برد و كتيبه چهارسوي اصفهان، هنوز باقي است و حكايت از كمال پختگي و هنرمندي قلم او دارد.
در مشهد گنبد زرين حرم امام رضا در پوشش خارجي آن كه طلاكاري است، داراي كتيبهاي زيبا و بزرگ به خط عليرضا عباسي است، متن اين كتيبه كه در چهار ترنج و به عربي نوشته شده، حاكي از زيارت شاه عباس از حرم و تزيين آن به دستور وي به سال ۱۰۱۰-۱۰۱۶ ه.ق. (۹۷۸-۹۸۴ ه.ش)است. در داخل گنبد، در منتهياليه چهار ديوار حرم كه زير تاق گنبد واقع شده است، سوره جمعه به خط ثلث عليرضا عباسي نوشته شده است. صندوق چوبي و قديمي قبر مطهر داراي كتيبهاي به خط عليرضاي عباسي است كه در روي آن حك شده است: كلب آستان شاه ولايت عباس الحسيني الموسوي الصفوي تقديم نمود سنه ۱۰۲۲.همچنين كتيبههاي طلاي درِ سابق حرم امام رضا بهخط اوست كه امروزه در موزه آستان قدس رضوي نگهداري ميشود.[كتيبههاي ضريح مربوط به دوره صفوي نيز به خط عليرضا عباسي بوده است. كتيبه طلاي اين ضريح كه شامل تمام آيه الكرسي در شش لوحه هر يك باندازه ۱۹.۵ ×۲۵۴ سانتيمتر ميباشد و اشعار فارسي خط نستعليق روي هشت صفحه هر كدام بهطول ۸۸ سانتيمتر و عرض ۳۰ سانتيمتر طلا . كتيبة خط ثلث عليرضا شامل صلوات كبير كه پائين بعضي حاشيههاي آنها ريخته شده است. شامل ابيات زير:

و دو لوحه بزرگ و يك لوحه كوچك خط نستعليق شامل تاريخ به اين مضمون: «امر بصياغه المرقد الاشرف الاقدس» و روي لوحه ديگر اين عبارت نوشته شده: « تراب اقدام زوار هذالحرم عباس الحسيني» . و در دو كنار اين لوحه يك طرف نوشته شده: « كتبه عبد المذنب» طرف ديگر چنانكه ملاحظه ميشود نوشته شده «عليرضا عباسي سنه ۱۰۱۱» و روي لوح كوچك ديگر تحرير يافته «عمل كلب رضا مستعلي سنه ۱۰۱۲ »
كتيبههاي سردر بناي خواجه ربيع در مشهد هم به خط اوست. اين دو كتيبه زيبا با تاريخهاي ۱۰۲۶ و ۱۰۳۱ ه.ق در داخل گنبد و ساقه خارجي آن سالهاي احداث و تزيين بنا را مينماياند.
يك امضاء از عليرضا عباسي نيز در كتيبه مسجد مقصود بيك اصفهان به تاريخ ۱۰۱۱ ه.ق موجود است.
از آثار خطاطي او رساله عينيه شيخ احمد غزالي به قلم عليرضاي عباسي در مصر در كتابخانه محمد علي پاشا موجود است و همچنين رساله مرصاد العباد شيخ نجم الدين رازي كه با آب طلا در روي كاغذ خانبالغ نوشته است در اسكندريه نزد يكي از اروپاييان موجود است. كتاب اسرارالنقطه امير سيد علي ابن شهاب الدين محمد همداني را به خط نستعليق بسيار زيبا به سبك مير علي هروي خوشنويس معروف با قلم خفي (ريز) نوشته كه در اسلامبول نزد يكي از مشايخ سلسله جلالي ميباشد. كتاب منتخب تاريخ الجنان و منتخب كتاب روضة الرياحين از تصانيف امام عبدالله اليافي اليميني را به دستور شاه عباس به خط ثلث، نوشته است. اغلب كتابهاي خطي و قطعات و مرقعات او را به خارجه برده، زينت بخش موزههاي خارجي و كتابخانههاي شخصي ساختهاند.
در قزوين كتيبه سردر عاليقاپو به خط عليرضا عباسي تبريزي است.
(ويكيپديا)