نگاهي به تاريخچه و پيدايش پ. ك. ك و پژاك

یازار : Aydin

1- بازگشت به ميهن
2-  شروع مبارزه ايدئولوژيكي و تنظيم و سازماندهي پس از بازگشت به كردستان.
گفتني است كه پس از مدتي با همت فارغ التحصيلان دانشكده علوم سياسي و به رهبري اوجالان گروهي با نام «انجمن تحصيل كردگان دموكرات وطن پرست آنكارا»  اعلام موجوديت مي كنند و در سال 1974 اين گروه نام خود را بر اساس ايدئولوژي كه انتخاب كرده بودند به « apousk» يعني پيروان آپو تغيير دادند .
در سال 1975 اين گروه به طور مخفي با تبليغات سياسي مردم را عليه دولت تحريك مي كردند و در سال 1977 تحت عنوان « مسير انقلاب كردستان» منشوري را منتشر كردند كه در همين سال دولت با خطرناك اعلام نمودن اين گروه به وسيله سازمان استخبارات و اطلاعات تركيه (MIT) سازمان ستاره سرخ را براي مقابله با اين گروه سركوب هرگونه آشوبي تشكيل دادند كه اين سازمان با نفوذ در داخل اعضا گروه رهبر و اداره كننده گروه يعني حقي كارا را به قتل رساندند كه پس از او هدايت آن به اوجالان واگذار شد . در 27 نوامبر 1987 در روستاي فيس كنگره اي تشكيل و حزب كارگران كردستان P.K.K رسما بنيانگذاري شد . اوجالان در اواخر سال 1979 به لبنان (دره بقاع )  رفته و در آنجا به آماده كردن مكان و محيط براي تعليم و آموزش افراد نيروهاي انقلابي جهت مبارزه پرداخت و تا پايان سال 1979 حدود صد نفر هه وال (يار و رفيق ) جذب و به لبنان فرستاد تا پايگاههاي فلسطيني زير نظر خود آموزش ببينند . در سال 1980 در اثر درگيري هاي متعدد بين چپ ها و راستگرايان و ناتواني دولت ضعيف حاكم ژنرال كنعان اورن با يك كودتا قدرت را در دست گرفته با اعمال وضعيت فوق العاده و حكومت نظامي همه گروهها و احزاب چپ گراي كرد سركوب شدند. عده اي فرار ، عده اي تبعيد و عده اي نيز زنداني شدند . در اين مدت كه سه سال  طول كشيد عده اي از افراد حزب پ.ك.ك تسليم نشدند و حتي به خارج هم  فرار نكردند از جمله آنها چهار (هه وال ) بودند كه دست در دست هم خود را به آتش كشيدند اما تسليم نشدند و يا اينكه عده اي در زندان دست به اعتصاب غذا زدند . در سال 1982 كنگره دوم پ. ك. ك در لبنان تشكيل شد و جنگ چريكي (گريلا ) تصويب گرديد ، آنها به كردستان بازگشتند و در سال 8-1983 عملا وارد فاز نظامي و جنگ مسلحانه شدند و با انجام عمليات هاي نظامي در استان هاي غازي آنتب ، سييرت و باتمان قيام مسلحانه را شدت بخشيدند كه البته ارتش تركيه موفق شد با دستگيري و زنداني و اعدام تعداد زيادي از اعضاي حزب از جمله برخي از اعضاي كادر رهبري ، ضربات سختي بر آن وارد كند و در مقابل ، رهبري حزب براي ترميم جراحات وارده، بدنه حزب را گسترش داده و آن را تا حدود ده هزار نفر نيروي مسلح ارتقاء داد تا جائيكه در كنگره سوم در سال 1986 كه در لبنان تشكيل شد دستور تشكيل ارتش به اصطلاح آزادي بخش كردستان (ARGK) صادر گرديد . بعد از جنگ نفت در سال 1991 و شكست عراق و مطرح شدن كردستان آزاد در عراق توسط اتحاديه ميهني كردستان و بارزانيها ، انگيزه جدايي طلبان كرد در مناطق كردنشين چهار كشور عراق ، ايران ، سوريه و تركيه با چاپ و انتشار نقشه كردستان بزرگ فزوني يافت و حزب پ.ك.ك براي رسيدن به استقلال با انگيزه قوي تر اقدامات نظامي خود را قوت بخشيد و قسمتي از تجهيزات خود را از سوريه و ليبي و البته ايران كه به بازي دوجانبه دست زده بود تهيه نمود و به صورت گسترده به آموزش نيرو ها پرداخت و از سال 1371 با انجام دهها مورد عمليات كمين ، حمله به تاسيسات و مراكز نظاي و مين گذاري توانستند تلفات سنگيني بر نظاميان تركيه وارد نمايند . گفتني است طبق آماري كه روزنامه اطلاعات اخيرا منتشر كرده است پ.ك.ك بيش از 37 هزار نفر از مردم تركيه را كه بيشترشان غير نظامي بوده اند در درگيري هاي نظامي از بين برد . همچنين از طرفي پ .ك ك در كنار اقدامات مسلحانه خود با در اختيار داشتن يك شبكه تلويزيوني (روژ تي وي)از نظر فرهنگي و تبليغي و سياسي نيز فعاليت داشته و توانسته با نفوذ در بين مردم كرد و حتي شخصيت هاي سياسي و دولتي در منطقه كردستان ، هر وقت اراده نمايد مردم كرد را عليه حكومت بسيج نمايد و با انجام راهپيمايي، تظاهرات و اعتصاب در شهرهاي كردنشين از حاكميت امتياز اجباري بگيرد و فشار رواني بر حاكميت وارد سازد . 
آشنايي با آپو و آپوئيسم : 
آپو كيست ؟
آپو به معني عمو همان عبدالله اوجالان است كه در سال 1947 در روستاي ليجه متولد شده است . وي همواره از پدر خود با نفرت ياد مي كرد و به جهت داشتن روحيه پرخاشگري در مقابل خانواده خود طغيان نموده و و به دليل خشونت از روستايشان هم فرار كرد . آپو نظر موجود جامعه ي خود را به شدت نفي مي كرد و براي خود رسالت رهايي بخش قائل بود و خود را منادي نسل كرد مي دانست ، از عقايد ديني با نفرت ياد مي كرد و آنرا عامل عقب ماندگي مي دانست . اوجالان در سال آخر دبيرستان گرايشات كمونيستي پيدا مي كند و خود را يك كمونيست و همرديف لنين ، استالين و پائولوس معرفي نمود
آپوئيسم و مباني معرفتي :
آپوئيسم تنها راه كسب معرفت را حس بشري مي داند و در تحليل مباني معرفتي نوعي آزمون پذيري تجربي را مي پذيرد و وجود نظام غير مادي را نفي مي نمايد و مذهب را نوعي قيد وابستگي و عقايد مذهبي را حاصل تفكرات سنتي بشر و غير عقلاني مي داند و تمامي مظاهر معنوي انسان  را كاذب و غيرقابل قبول مي شمارد و دين به طور عام و اسلام به طور خاص را افيون جامعه ، عامل ايست تمدن ، مظهر عقب ماندگي ، عامل بردگي زن ، عامل نظام طبقاتي ، توجيه گر ظلم و اجحاف اجتماعي مي داند . آپو به نوعي به نژادپرستي فاشيستي اعتقاد دارد و مروج تفكر نژاد برتر مي باشد و مباني اخلاقي جامعه را حاصل نظام توتاليتر مي داند و مانند ماركسيسم به پيدايش تصادفي نظام هستي معتقد مي باشد آپوئيسم همچنين به تضاد پديده ها ، ديالكتيك ، رو بنا بودن دين ، دولت ، اخلاق خانوده ، اساسي بودن نقش اقتصاد ، تكامل تاريخ بر مبناي ماترياليسن معتقد مي باشد ، ولنگاري ليبراليسم را مي پذيرد و با الهام از ليبراليسم ، دموكراسي را مطرح و سودگرايي وحشيانه ليبراليسم را منطقي مي داند . آپوئيسم مليت را بهانه تمركز قدرت ، عامل تضاد ، سركوب كننده جريان هاي مردمي ، نفي كننده حقوق اقوام و نتيجه استعمار خارجي و استبداد داخلي عنوان مي كند .
آپو با توجه به علاقه اي كه به جنس زن دارد قيد اخلاقي زن را رد مي كند و حجاب و هر نوع پوشش زنان را نوعي اسارت مي داند و به اشتراك جنسيتي اعتقاد دارد و نظم خانواده را نوعي نظم استبدادي مي داند، نظم عشيرتي در كردستان را نيز عامل استبداد دانسته و تنها حركت آزادي بخش در كردستان را از حركت هاي خود مي داند و جنگ كرد با كرد را مجاز دانسته و مبارزه را تنها د رچارچوب ايده ي خود قبول دارد و نجات خاورميانه را در گرو نژاد خيالي كرد و برتري نژاد كرد مي داند .
آپوئيسم معتقد است قرابت و نزديكي خاصي بين برگزيدگان فرزندان بني اسرائيل و كرد وجود دارد و آن را نژاد برتر مي داند و براي كرد نقشي مانند يهود و ايدئولوژي صهيونيسم قائل مي باشد و تفكر آپوئيسم محصول فلسفه فكري مبتني بر بينش صهيونيسم است و معتقد است آنچه تا كنون ماموريت صهيونيسم بوده بايد به كرد واگذار شود و بايد گفت آپوئيسم و صهيونسم با تفكر موجود محصول نظام فكري توليد شده از دستگاههاي جاسوسي بين المللي مي باشد . 
نتيجه اينكه تفكر آپوئيستي با شاخه ها و جهت گيري ها و نگاه تحليلي خاص به تاريخ و جامعه فعلي و آينده ، ترسيم كننده واقعيتي تلخ در آينده خاورميانه است . بدين معني كه با توجه به قرابت نژادي و فكري كه با صهيونيسم و يهود دارد و ترسيم سرنوشت مشترك با قوم يهود و اعتقاد به برتري قوم كرد حتي نسبت به قوم يهود دارد نوعي نژاد پرستي پان كرديسم را دنبال مي كند كه ضمن نفي اصول ثابت و پايه دار نظام اجتماعي در سطح خاورميانه ، از جمله دين به طور عام و اسلام به طور خاص و شيعه بطور اخص ، ملت و غيرت ملي ، نفي نظام خانواده و ترويج نوعي بي بند و باري جنسي به نام دفاع از حقوق زن ، درصدد است با توجه به تحولات موجود خاورميانه از جمله حضور امريكا در منطقه خاورميانه و نگاه مثبت نسبت به اين حضور در كنار طرح خاورميانه جديد آمريكا و همساني نظام كنفدرال و فدراتيو آپوئيسم نوعي همساني و با دقت بيشتر نوعي انطباق عملي بين نظام پيشنهادي آمريكا و نظام پيشنهادي آپوئيسم به چشم مي خورد .
آپوئيسم و اديان :
براي آشنايي با شخصيت آپو كه با فريبكاري از مردم ديندار كرد براي اميال شخصي خود هزينه مي كند بخشهايي از كتاب او به نام “دفاع از يك خلق ” را براي نمونه ذكر مي كنيم:
اسلام راديكال و روي آوري مجدد به قالب اسلام نيز در مقابل بزرگترين حمله جهاني كاپيتاليسم غير از گرايشات و جنب و جوشهاي انتحاري ناشي از نا اميدي و درماندگي ، معناي ديگري ندارد.” ”
دو پيامبر اخير(محمد و عيسي ) زمينه پيدايش دولت فئودالي را فراهم كرده اند ” و ” سازشكاري طبقاتي عيسي در واقع يك انقلابي راديكال طبقاتي مي باشد ، در مسيحيت بويژه در مرحله دولتي شدن ، آريوسگرايي نماد مقاومت طبقاتي مستضعفان مي باشد . همان گرايش در اسلام و هنگام تبديل شدن مذهب سني به دولت جريان مي يابد” آيه ها و سنتهايي كه محمد در معناي (به خدا شرك نورزيد ، در كار خدا دخالت نكنيد ، خدا از همه ما حساب خواهد خواست اما به كسي حساب نمي دهد) بر زبان رانده ، آگاهانه يا ناآگانه موجب گشودن راه به روي سياست دولتهاي سلطنتي ، پادشاهي و امارتي قرون وسطي شده است . قرآن از اين منظر يك بيانيه (مانفست) دولت است ”
” اگر خاورميانه توسط تمدن اسلام به مقاومت بپردازد غير از سمبليك بودن كاري از پيش نخواهد برد . اسلاميت حداكثر توليد و بهره خود را در قرن ۱۲-۸ ارائه كرده است . پسماندهاي ان پوسته اي بيش نيست ”
شيوه هاي عمل پ. ك. ك در اوايل شكل گيري
1)  تدوين وابلاغ تمام مقررات حزبي بوسيله عبدالله اوجالان و عدم توان سرپيچي از دستورات رهبري از سوي اعضا
2) تهديد به مرگ افرادي كه قصد خروج و يا انشعاب از حزب را داشتند .
3)  معرفي پ.ك.ك بعنوان تنها حزب حاكم مطلق سياسي در منطقه و پذيرا نبودن هيچگونه فعاليت حزب و يا سازمان هم عقيده در منطقه
4) عدم اعتقاد به شيوه هاي مبارزات فرهنگي و مسالمت آميز
5) شناسايي ، تهديد و قتل خبرنگاراني كه عليه پ.ك.ك مطلب مي نوشتند .
6) متوسل شدن به خشونت جهت رسيدن به اهداف خود
7) نفي روابط آزادانه اعضا حزب با عناصر مونث و تيرباران طرفين
8) ممنوعيت و مجازات براي شرب خمر و مواد مخدر
9) پارتيزاني و چريكي عمل كردن به عنوان تاكتيك حزب
10) تلاش براي ضربه زدن به صنعت توريسم جهت متضرر كردن دولت تركيه
شيوه هاي عمل نوين پ.ك.ك
تك روي و خودخواهي هاي حزب پ. ك. ك و شيوه هاي عمل تند و ناصحيح آن باعث گرديد حزب هاي كردي با سابقه فعاليت بيشتر با پ.ك.ك مقابله نمايند و اين امر موجب بيداري حزب و تجديد نظر در شيوه هاي عمل خود گرديد و جهت ايجاد جبهه واحد كردستان و ايجاد اتحاد با حزب هاي كردي با ديدگاهي باز به بررسي وضعيت پرداخت و به اين نتيجه رسيد كه به تنهايي نمي تواند كاري از پيش ببرد و در شيوه جديد خود اقدامات ذيل را به عنوان شيوه هاي نوين سرلوحه كاري خود قرار داد :
1) سرنگوني دولت در استرتژي نوين مورد هدف نيست بلكه متحول ساختن دولت است .
2) تشكيل جبهه مشترك با تمام احزاب مخالف با هر اعتقادي كه دارند .
3) قرار دادن امكانات در اختيار احزاب مبارز عليه دولت تركيه حتي حزب الله
4) ارسال نامه به سران احزاب كردي در كشور هاي مختلف و دعوت به ديدار و گفتگو
5) تغيير شعار از كردستان متحد آزاد و مستقل به اتحاد آزاد و محوري دموكراتيك يعني تبديل جنگ به آشتي
6) تغيير نام ARGK(شاخه نظامي ) و ARNK(شاخه سياسي ) كه براي سرنگون ساختن دولت تركيه تشكيل يافته بودند به ( نيروي مدافع خلق ) كه جهت پيشبرد صلح وچاره يابي تشكيل يافته است .
لازم به ذكر است عثمان اوجالان كه نسبت به برادرش عبدالله اوجالان فردي واقع بين و زرنگ تري است تندروي هاي برادرش را موفقيت آميز نمي دانست و به همين علت سياست سازش و نرمش را بدست گرفته تا نظر سازمانهاي بين المللي را نسبت به حزب تغيير دهد و پ.ك.ك را از ليست سازمانهاي تروريستي خارج نمايد و استراتژي نوين حزب مبني بر تغيير حكومت تركيه و طرفداري از كردستان دموكراتيك زير نظر دولت تركيه و پرهيز از تلاش براي ايجاد دولتي مستقل و جدا و تلاش براي دموكراسي و اتحاد آزاد را سرلوحه كاري خود قرار داده است .
سياست و تدابير دولت تركيه براي مقابله با پ.ك.ك
1- مقابله با مبارزه نظامي پ.ك.ك و سركوب جدي آنها در برخي مراحل
2- تشكيل نيروي مخصوص براي مبارزه با تروريسم در آنكارا (اوزل حركات)
3- تشكيل نيروهاي محلي و گماردن نيروهاي حفاظتي در منطقه بخصوص مناطق روستايي (كوي قورويوجولاري)
4- تجهيز روستائيان به خطوط مخابراتي جهت كنترل ورود و خروج تروريست هاي پ.ك.ك
5- تلاش دولت براي تجديد پروتكل هاي امنيتي با كشورهاي همسايه اعلام حالت فوق العاده در استان هاي جنوب و جنوب شرق تركيه براي ايجاد ثبات فكري
6- طرح اسكان ترك ها در مناطق كردنشين كوچ دادن و تخليه روستاهاي مرزي آلوده
7- اقدام به وعده هاي اصلاح مسائل اقتصادي ، اجتماعي و...
8- تقويت و تجهيز پاسگاهها در مرز ايران و عراق به انواع سيستم هاي كامپيوتري و پيشرفته
9- ايجاد روابط سياسي با حزب پارتي دموكرات كردستان عراق (طالباني ها و بارزاني ها ) به منظور حمله به اهداف پ.ك.ك در مرز عراق
10- همكاري سازمان امنيتي تركيه (ميت) با سازمان هاي جاسوسي امريكا (سيا) و اسرائيل (موساد)
11- نفوذ نيرو هاي اطلاعاتي و امنيتي به گروههاي اسلامي خصوصا حزب الله . تغيير قيافه دادن براي مبارزه با پ.ك.ك
12- اجراي طرح عفو عمومي جهت بازگشت و تسليم عناصر ضعيف
13- استفاده «ميت » از پناهندگان عراقي جهت ضربه زدن به عناصر پ.ك.ك
14- استفاده از عشاير و مسلح نمودن آنها در مقابله با پ.ك.ك
15- اجراي طرح هاي سياسي و فرهنگي در منطقه كردنشين از جمله :
الف ) اعطاي آزادي به بعضي از گروههاي چپي كه فعاليت نظامي مسلحانه ندارند.
ب) داير نمودن برخي از مدارس در محدوده هاي مناطق كردنشين به زبان كردي و محلي
ج) اجراي برنامه هاي كردي از راديو و تلويزيون كشور
د)آزادي گويش و پوشيدن لباس كردي
كشورهاي حامي و تغذيه كننده پ.ك.ك
1- شوروي سابق اولين حزب پ.ك.ك : لازم به ذكر است كه حزب پ.ك.ك از شيوه هاي سوسياليستي –ماركسيستي پيروي مي كرد و ديدگاهي همچون شوروي سابق دارد و شوروي براي ايجاد فشار به تركيه و بلوك غرب در صدد ايجاد ناآرامي و گروههاي مخالف در منطقه بوده است .
2- آلمان مهمترين كشور پشتيباني كننده حزب پ.ك.ك و اساسي ترين حمايت كننده مالي آن از جمله : اقامت چهارصد هزار نفر از اكراد در آلمان ، تجهيز پ.ك.ك به موشك هاي ضد هوايي كه به وسيله نفر حمل مي شود و واگذاري بيش از دو هزار قبضه اسلحه . قابل ذكر است كه پس از قرار گرفتن پ.ك.ك در ليست تروريستها و اعلام جهاني آن ، المان در مقطعي علي الظاهر كليه دفاتر و مراكز غيررسمي حزب را تعطيل و فعاليت هاي آن را غير قانوني اعلام كرد كه اين مسئله بزرگترين ضربه ي مالي براي پ.ك.ك به حساب مي آيد .
3- فرانسه از حاميان اصلي حزب پ.ك.ك : عهده دار شدن رياست جمعيت حمايت از كردهاي داخل فرانسه توسط همسر فرانسوا ميتران رئيس جمهور سابق فرانسه ، برگزاري اجلاس هاي متعدد از جمله اقدامات دولت فرانسه بوده كه البته ظاهرا دولت فرانسه نيز بعدا محدوديت هايي براي اكراد تبعه فرانسه در نظر گرفته و اعمال مي كرد .
4- سوريه از حاميان مهم پ.ك.ك : ايجاد رابطه صميمي از سال 1980 ، در اختيار گذاشتن چندين پايگاه در مرزهاي مشترك ، برگزاري كنفرانس هاي متعدد توسط پ.ك.ك در داخل سوريه، تجهيز شدن در داخل سوريه در بدترين شرايط حياتي خود ، نرفتن حجاج به حج و قرار دادن هزينه حج در اختيار رهبر حزب پ.ك.ك توسط اين كشور در زماني كه سوريه و تركيه سر رودخانه فرات و مسائل ارضي اختلاف داشتند . حمايت هاي سوريه تا جايي بود كه تركيه ، امريكا و برخي كشورهاي غربي رسما اعلام كردند در صورتي كه عمليات تروريستي عليه توريستهاي تركيه صورت پذيرد دولت سوريه مستقيما مقصر است .
5- ارمنستان : حمايت از پ.ك.ك توسط اين كشور بدليل دشمني ديرينه اش با تركيه كه مربوط به قتل عام ارامنه توسط دولت اين كشور مي باشد است .
6- قبرس بخش يوناني نشين : حمايت اين كشور جهت فشار آوردن به دولت تركيه بر سر مسئله قبرس است .
7- امريكا : هرچند رسما و علنا از دولت آنكارا حمايت مي كند و پ.ك.ك را گروه تروريستي اعلام مي دارد و هرچند كه پ.ك.ك هم امريكا را دشمن خود مي داند و بعضا حمايت هاي امريكا را رد مي كند اما امريكا معمولا بعنوان اهرم فشار از آنها حمايت مي كند اخيرا حمايت آمريكا از اين حزب تروريستي جهت فشار به ايران و ايجاد ناامني در منطقه زياد شده است .
8- كشورهاي ديگري از جمله سوئد ، نروژ ، كانادا ، اسكانديناوي و برخي ديگر از كشورهاي مهاجر پذير از حاميان پ.ك.ك مي باشند .
9- ايران به طور جدي از جدايي طلبان پ. ك. ك حمايت مي كرد . اين حمايت سخت افزاري و لجستيكي كه شامل تداوي زخمي ها در بيمارستان هاي ايران تا تحويل سلاح و آموزش نيروها ميشد عمدتا به دو منظور زير انجام مي شد:
 1)دولت ايران با استفاده از اين نيروها به كوبيدن احزاب كرد ايراني پرداخت به طوريكه اكنون در واقع اين نيروها در ضعيف ترين حالت ممكن به كردستان عراق پناهنده شده و امكان عرض اندام ندارند. 2
) بدينوسيله نيروهاي اپوزوسيون ايراني توسط دولت تركيه از اين كشور دفع شدند و سپس مصالحه هاي امنيتي ايران و تركيه برقرار شد . اما بعد از جنگ اول آمريكا و عراق (جنگ نفت ) پ.ك.ك گروه ايراني پژاك را ايجاد و به درگيري با نيروهاي جمهوري اسلامي پرداخت به طوريكه اكنون پژاك كه شاخه ايراني حزب پ.ك.ك مي باشد به عنوان جدي ترين مشكل امنيتي ايران تبديل شده است. (چاه مكن بهر كسي اول خودت دوم كسي)
دستگيري عبدالله اوجالان و آخرين وضعيت پ.ك.ك
پس از آخرين هشدار تركيه و فشار فراوان اين كشور و برخي كشورهاي غربي به سوريه ، در 6 اكتبر 1998 اين كشور مجبور به اخراج اوجالان مي شود . وي در 13 اكتبر به روسيه رفته و تقاضاي پناهندگي مي دهد كه پذيرفته نمي شود . در 12 نوامبر همان سال اوجالان در فرودگاه رم ايتاليا دستگير مي شود و تركيه درخواست تحويل او را به دولت اين كشور مي دهد ولي ايتاليا اين درخواست را نمي پذيرد . اوجالان بعد از آزادي به يونان رفته و از آنجا به كشور آفريقايي كنيا عزيمت مي كند و در سفارت يونان جا مي گيرد كه در 16 فوريه 1998 به هنگام خارج شدن از سفارت يونان در كنيا (نايروبي ) ربوده شده و به كشور تركيه منتقل مي شود .
پس از دستگيري اوجالان حزب پ.ك. ك دچار ضعف و سردرگمي شده و از مواضع قبلي عقب نشيني كرده و راضي به خلع سلاح شد و برخي عناصر حزب آماده تسليم خود شدند ولي فشار دولت تركيه و خصوصا افسران ارتش اين كشور براي اعدام اوجالان باعث شد حزب مجددا مشي نظامي در پيش گيرد و تركيه نيز براي سركوب آنها فعال گرديد و جهت فشار به اين حزب به حمايت همسايگان همت گماشت و در اين راستا احزاب كرد عراقي از جمله حزب اتحاديه ميهن كردستان عراق عناصر پ.ك.ك را تا حدودي از سرزمين خود اخراج كرد. كمك هاي اطلاعاتي احزاب تركمن شمال عراق به دولت تركيه بسيار عالي بود و مدتي پس از دستگيري اوجالان برخي از رهبران حزب ، سياست هاي افراطي و جنگ طلبانه خود را كنارگذاشته و به صلح روي آوردند و اين امر موجب اختلاف درون گروهي و انشعاب در حزب شد و عده اي نيز به عمليات چريكي و نظامي پايبند ماندند .
با تغيير سياست افراطي در حزب و روي آوردن به صلح و اتحاد (منظور اتحاد و صلح با احزاب با سابقه تر كردي) ، پ.ك.ك توانست رابطه خود را با احزاب شمال عراق از جمله حزب دموكرات كردستان و اتحاديه ميهني كردستان عراق بهبود بخشد و درگيري هاي گذشته را فراموش نمايد بطوريكه نيروهاي پ.ك.ك در قنديل حدود 6 هزار نفر و در محور نزيك 8 هزار نفر تجمع و اسكان يافتند كه بعد از حمله آمريكا به عراق و عدم توافق پ.ك.ك با آمريكا مبني بر تحويل سلاح هاي خود مجبور به تخليه مراكز خود شدند و در گروههاي 40 و 50 نفري به شمال كردستان و احتمالا ارمنستان و ... كوچ نمودند . ادامه اشغالگري امريكا در عراق موجب تقويت نيافتن دولت عراق شد بطوريكه اخيرا رئيس جمهوري عراق اعلام نموده كه توان اخراج پژاك از شاخه هاي پ.ك. ك از عراق را ندارد . به هر حال فعلا عناصر پ.ك.ك جاي امن و مناسبي در تركيه ، عراق ، سوريه و ايران براي ادامه فعاليت خود ندارند و در صورت زياد شدن فشار و تضعيف آنها از سوي تركيه و ايران احتمال تسليم شدنشان وجود دارد .

پس از جنگ خليج عربي ، عمليات موسوم به «چكش تعادل» كه زير نظر ايالات متحده براي كردها انجام گرفت پاي  قدرتهاي غربي و سازمان ملل را به معادله با كردها كشانده و مسئله به يكباره بين المللي شد و شكل گيري دولت خودمختار و تازه تاسيس شده كردها در شمال عراق، كردهاي تركيه ،ايران، سوريه و عراق را وارد معركه كرد و بحث كردها به مرحله اي رسيد كه ديگر قابل چشم پوشي نبود، مگر به بهانه پذيرش خطر بي ثباتي  دائمي در خاورميانه . جامعه كرد ايران را به گروههاي سوران، كرمانج، گوران، اورامي، كلهر و لر تقسيم بندي مي كنند و معتقدند در ميان هر گروه منابع عشيره و خانوادگي مبنا قرار مي گيرد و از اينرو آنها عامل اصلي شكست و ضعف در مبارزات در اين بخش را عامل پراكندگي و تجزيه دروني و منافع فردي مي دانند.
پژاك و چگونگي اعلام موجوديت:
پس از دستگيري و زنداني شدن عبدالله اوجالان تغيير استراتژي در اين حزب روي داد و مبارزه سياسي بصورت مشروط جايگزين مشي مسلحانه شد و نام پ.ك.ك. (حزب كارگران كردستان) در فروردين 1380 به كادك (كنگره آشتي و دموكراسي كردستان) تغيير يافت و با خط دهي مستقيم آلمان و فرانسه عبدالله اوجالان به عنوان رهبر افتخاري تعيين ، اما هدايت گروه را شوراي رهبري عهده دار شدند كه به دليل اختلافات سليقه، عقيده و سياسي و وابستگي هركدام از آنها به يكي از سازمانهاي اطلاعاتي كشورهاي اروپايي و امريكا در شيوه مبارزه و هدايت نيز اختلاف بوجود آمد و تفرقه ايجاد شده موجب سردرگمي آنها در نوارهاي مرزي ايران ، تركيه و عراق گرديد كه بعضي از آنها تسليم ، برخي منفك از گروه و برخي هم به كشورهاي اروپايي فراري شدند.
در كنگره هشتم به تاريخ 16/1/81 تصميم گرفتند كه پ.ك.ك. جهت گسترش فعاليت خود شعبه و نمايندگي هايي را در هر يك از كشورهاي ايران، تركيه، سوريه و عراق تاسيس نمايد و بر اساس اصول دموكراتيك فعاليت و اهداف گروه را دنبال نمايند. در ايران افراد پژاك در نقاطي از استان آزربايجان غربي و مناطق مرزي اقدام به شرارت ، اخاذي، قاچاق و تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامي  نمودند كه در سال 1382 اين گروه منسجم تر شد و با هدايت  كنگره دموكراتيك كردستان فعاليتهاي سياسي، امنيتي و رواني خود را گسترش دادند تا اينكه در كنگره نهم يا كنگره دوم كادك 4/8/82 نام كادك به كنگره خلق كردستان(كهك) تغيير يافت و در راستاي كاهش از مشكلات داخلي و همچنين براي رسيدن به هدف اصلي و نهايي خود كه تشكيل كردستان بزرگ بود و لازمه آن نفوذ و گسترش هرچه بيشتر در 4 كردستان تركيه، ايران، سوريه و عراق مي باشد اقدام به تاسيس حزب هايي بظاهر مستقل براي هريك از كردستان ها نمودند كه شاخه ايراني آن به نام حزب حيات آزاد كردستان(پژاك) رسما تشكيل شد. عبدالرحمن حاجي احمدي از عناصر قبلي حزب منحله دمكرات و از اهالي روستاي قره قصاب سولدوز(نقده) كه فعلا در آلمان به سر مي برد، هدايت گروه را بر عهده گرفت و به دبير كلي پژاك انتخاب شد . و در اولين كنگره پژاك (13 – 6/1/1383) حاجي احمدي رسما به سمت دبير كلي انتخاب و در كنگره دوم ( 28 – 18/8/84) شوراي رهبري پژاك انتخاب شدند. اين گروهك بلافاصله با تعيين نشان و تدوين و تصويب و انتشار اساسنامه و همچنين با تشكيل شاخه هاي فرهنگي ، سياسي و نظامي و تبليغ گسترده در بين جوانان فعاليت خود را گسترش و بر تهديدات خود افزود بطوريكه توانست در منطقه اثرگذار و حتي موجوديت سا ير گروه هاي كردي را تحت الشعاع قرار دهد.

  • [ ]